تغییر وقتی مشکلتر میشود که قصدِ تغییر چیز نادرستی را دارید.
تغییر چه زمانی مشکل است؟
وقتی نمیدانید که دقیقاً چطور باید تغییر کنید، تغییر کردن مشکلتر میشود؛ اما چرا؟ به خاطر این که وقتی نمیدانید چطور باید کاری را انجام دهید، کاملاً طبیعی است که انجام دادنش برایتان مشکل باشد.
فرض کنید کسی به سراغتان بیاید و بگوید، همین حالا باید به سمت مقصد ناشناسی حرکت کنید. باید جایی بروید که تابهحال اسمش را هم نشنیدهاید. البته میدانید که وقتی به آنجا برسید، رضایت خاطر خیلی زیادی را تجربه خواهید کرد؛ اما از چه مسیری باید بروید؟ چقدر در راه خواهید بود؟ چه چیزهایی نیاز دارید؟ آیا به هزینهاش میارزد؟ برای پاسخ به این سؤالها نیاز به شناخت بهتری از مغز داریم.
مغز از ناشناختهها دل خوشی ندارد!
مغز که در هر ثانیه ۵ بار محیط را برای شناسایی خطر بررسی میکند، چه واکنشی به یک اقدام مبهم، بزرگ و پیچیده نشان خواهد داد؟ ناشناخته برای مغز، به معنی خطر و صرف انرژی است. بخش مهمی از مغز -مغز بدوی یا مغز خزنده- که تمام تصمیمگیریها بعد از تأیید آن صورت میگیرد، چیزهای مبهم را خطر تلقی میکند.
بههمیندلیل است که پاسخ «چرا تغییر کردن مشکل است؟» را میتوانید در این واقعیت پیدا کنید. وقتی نمیدانید چطور تغییر کنید یا راه غلطی برای تغییر در پیش میگیرید، مغز با تمام قوا زیرآب تغییر را میزند! چرا باید خطر کنی؟ چرا باید انرژی صرف کنی؟ اگر خطرناک باشد چطور؟
آیا تغییر شدنی است؟
بله، تغییر دادن آنچه دوست نداریم، کاملاً شدنی است؛ اما نکات ظریفی هم دارد. ندانستن این ظرافتها باعث میشود، این کار بُغرنج، پیچیده و ترسناک به نظر رسد. به همین دلیل در ادامه پنج اصل مهم تغییر را با شما در میان میگزاریم تا مطمئن باشیم که شما در جریان مبانی پیشفرض ما درباره تغییر قرار گرفتهاید:
۱. تغییر کاملاً امکانپذیر است:
مهمترین اصل از پنج اصل مهم تغییر این است که تغییر ممکن است. با استفاده از دانش جدید در حوزههای مختلف، حالا میدانیم که بندهی ژِنها و فیزیولوژی بدنمان نیستیم.
موضوع این است که شما میتوانید نهتنها عملکرد مغز؛ بلکه حجم، ساختار مغز و همینطور بدنتان را تغییر دهید. وقتی چنین تغییراتی ممکن است، تغییرات دیگر در زندگی هم ممکن خواهد بود.
۲. هیچ تغییرِ ماندگاری یکشبه اتفاق نمیافتد:
بحث تغییر که پیش میآید، خیلی از ما فکر میکنیم که کافی است برای یک دوره کوتاه، کاری را انجام دهیم و خیلی ساده امیدواریم که بعدازآن همهچیز خوب پیش رود.
نمونه بارز این طرز فکر را میتوانید در رژیمهای غذایی بهاصطلاح فانتزی ببینید. یک دوره کوتاه رژیم غذایی نمیتواند باعث لاغری ماندگار شود. این تغییری نیست که یکشبه اتفاق بیفتد. این یکی از مهمترین اصول تغییر است.
«یک سفر هزار فرسنگی با گام اول آغاز میشود.»
لائوتسه
۳. همه آنچه برای تغییر نیاز دارید را در اختیار دارید:
شاید باورش برایتان سخت باشد؛ اما برای تغییر نیاز به پول فراوان، شرایط خاص و حتی حال خوب ندارید. همه آنچه برای تغییر نیاز دارید، اندکی تعهد است. تعهد به خودتان برای تبدیل شدن به کسی که دوست دارید باشید.
۴. برای تغییر به یادگیری، راهنمایی و حمایت از همدیگر نیاز داریم:
ما موجوداتی اجتماعی هستیم و به همین دلیل هم بهترین تغییراتمان وقتی اتفاق میافتند که از یکدیگر، راههای تغییر را یاد میگیریم. همچنین یکدیگر را راهنمایی میکنیم و برای خودمان شبکهای از افراد دلسوز و با دغدغه مشترک ایجاد میکنیم تا از هم در راه تغییر حمایت کنیم.
۵. اگر بدانید که دقیقاً چه میخواهید، تغییر بسیار سادهتر میشود:
خیلی از ما میتوانیم بهتفصیل، توضیح دهیم که چه نمیخواهیم؛ اما دقیقاً نمیدانیم که چه میخواهیم.
بعضی از ما دوست داریم به خاطر دیگران تغییر کنیم. درواقع شاید خودمان این تغییر خاص را نخواهیم. حتی بعضی از ما تغییری را میخواهیم که توانمندی لازم برای آن را نداریم. همه اینها مانع تغییر میشوند. بنابراین خیلی مهم است که بدانید دقیقاً چه تغییری را میخواهید.
بازتاب: روانشناسی ورزشی و زیرشاخههای آن